عروج خونین جنبش زنان

برای دختر آبادان

در روزهای اخیر تصاویری از ضرب و شتم یک زن جوان آبادانی در رسانه‌ها منتشر شده که بسیار دردآور است. رفتار با این زن حقیقتاً هیچ چیزی از رفتار پلیس آمریکا با جرج فلوید سیاهپوست آمریکایی کم ندارد که در ملا عام صورت گرفت، به قتل این مرد انجامید و نقطه شروع اعتراضات بسیاری شد.

سال گذشته هم دختر دیگری در آبادان قربانی جهل و ناموس پرستی شد. درست در همان زمان چندین اعتصاب کارگری در شهرهای جنوب ایران در جریان بود. هیچکس از این اعتصابات نشنید که کسی ناموس پرستی و پراتیک کردن فرهنگ ارتجاعی را محکوم کند. .

حکومت اسلامی بی هیچ تردیدی عامل بازتولید و نشر این فرهنگ است اما گذر از این جهنم، حضور در مبارزه علیه هم عرصه هایش را می طلبد. نه این دختر خونین و مالین امروز بورژواست و نه آن دیگری که پارسال کشته شد.

در طول یکسال گذشته پس از خیزش آبان ۹۸ چندین مورد از قتل های ناموسی رسانه ای شد و در عین حال تعداد زیادی از زنان روایات مختلفی از انواع خشونت جنسی/جسمی و تجاوز را علنی کردند. در اینکه بنیاد قوانین حکومت اسلامی، ارتجاعی تر از آنست که بتوان از آن انتظار رفتار «عادلانه» داشت که شکی نیست. اما نفس وارد شدن در این عرصه و چالش دالان ها و پستوهای تفکر زن ستیز را باید بفال نیک گرفت. افزایش اخبار مربوط به قتل های ناموسی باین معنا نیست که یکباره چنین اتفاقاتی در ایران گسترش یافته است. بلکه مساله این است که با تغییر قطعی رابطه مردم با دولت، شهامت علنی کردن این موارد و درگیر شدن در همه عرصه هایش بیشتر شده است.

و حالا دیگر یک چیز روشن است. جنبش رهایی زن در ایران در حال گذر به مرحله دیگری است که در آن نه تنها ساختارهای قدرت حکومتی و قوانین آن، بلکه حتی دنبالچه ها و بازتاب‌های فرهنگی آن در کف خیابان هم در امان نخواهند بود. به زنان شجاعی که یک تنه به میدان این جنگ نابرابر وارد می‌شوند باید دورود فرستاد و حمایت شان کرد!

امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.

وب‌نوشت روی WordPress.com. قالب Baskerville 2 از Anders Noren.

بالا ↑

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: