در بررسی مراسم یادبود خسرو علی کردی در مشهد و وقایع پیرامون آن مهمترین مساله این است که جمهوری اسلامی مراسم یادبود چهره شناخته شده منتقد حکومت را با سرکوب و دستگیری پاسخ داده است. هر مساله ای که پیرامون این واقعه رخ داده (شعارهای سلطنت طلبانه، سنگ اندازی، زد و خورد، دستگیری چهرههای شناخته شده ضد حکومت و معترضین دیگر) مسئولیتش تماماً با حکومت است. تمرکز اغراق شده بر نقش سلطنت طلبان در داخل کشور، بازی کردن در دام پهن شده ی حکومت اسلامی است. دو نکته در حاشیه این واقعه مهم است:
سرکو ب اعتراضات در ایران همیشه کار حکومت بوده است. در دوره فعلی حکومت از افزایش اعتراضات و از خطر بنیان کن شدن این اعتراضات تنها نمیترسد. وحشت دارد! در دامهای امنیتی و تفرقه افکنانه این جنایتکاران نباید افتاد. تفرقه میاندازند تا اعتراض را بی خاصیت کنند و معترض را متهم به جاسوسی برای اسراییل. متهم کردن معترض به جاسوس اسراییل البته تازگی ندارد اما حالا که دیگر بر همگان معلوم شده نهادهای امنیتی اسراییل تا رختخواب رجل «برجسته» حکومت رسوخ کرده اند بهیچوجه نباید اجازه داد این نوع اتهام زنی عادی شود. اول از هر چیز باید اسراییلی های درون خودشان را رو کنند. لشکر پا منبری حکومت که از بعد از جنگ ۱۲ روزه با اسراییل هر کدامشان یک کانال یوتیوبی و تلگرامی و… راه انداخته اند، بعد از غرو لندهای آبکی شان به نقش همکاران و جاسوسان اسراییل در نهادهای حکومتی حالا در هر اعتراضی دنبال اسراییل می گردند. این جماعت پخمه مفتخور که برادران تنی و ناتنی همان لمپن های سلطنتی هستند را در هر جایی و عرصهای باید به غلط کردن واداشت. دلتان برای مملکت اگر می سوزد، اول دست «الیگارش» ها و مفت خورها و دزدها و جاسوسان خودی را رو کنید. والسلام.
در خارج کشور بعد از همه وقایعی که لااقل در همین سه چهار ساله گذشته رخ داده، با سلطنت طلب بحث نباید کرد. آزادی بیان و آزادی عقیده و پلورالیسم و… که برای رمانتیک شدن نیست. جماعتی با سلام و صلوات دولت فخیمه انگلیس شدند خانواده سلطنتی درست مثل شیخ های دوزاری دور و بر خلیج، و در طول ۵۰ سال تا توانستند خوردند و بردند و کشتند و دار زدند و شکنجه کردند و…. هر یک نفری که از این سویه بخواهد به میدان سیاست ایران بیاید اول باید پاسخ آن کشتارها و مصیبت ها را بدهد. والسلام. جواب این جماعت را باید در خارج کشور داد با فراخواندنشان به نشستن بر صندلی محاکمه نه فراخوان به بحث و جدل سیاسی و دفاع از حق شان در آزادی بیان! واقعاً چه بر سر اهل «سیاست» در ایران آمده است؟
بخصوص در شرایطی که راست و الترا راست در همه جا بیداد میکند سانتی مانتال شدن در برخورد به جریانات سیاسی یا بهتر است بگوییم جریانات مدعی در سیاست، سم است برای شکل گرفتن یک قطب منسجم در مقابل حاکمان مرتجع و مستبد مستقل از اینکه در یک حکومت سکولار جا خوش کرده باشند یا مذهبی.